روز از نو
سلام عزیزکم حالت چطوره؟ دیشب بعد یه بیخوابی شدید بالاخره راحت خوابیدم . از امروز صبح کم کم کار بابایی دوباره شروع شد و باید صبح زود میرفت سر کار. من بعد از رفتن بابایی بلند شدم و یکم خونه رو سرو سامون دادم . و نظافت کردم. مونده بودم نهارچی درست کنم.میدونی این بزرگترین مشکل مامانه . زنگ زدم به بابایی و از اون کمک خواستم . بابایی گفت نهار نمیخواد درست کنی مامان آش رشته فرستاده اونو میخوریم. من که خیالم بابت نهار راحت شده بود اومدم تا برا نی نی گل مطلب بنویسم.. راستی زنعمو ریحانه سر بارداری دومش یکم داره اذیت میشه براش دعا کن تا این دوران زود زود تمام بشه و نی نی گلش زود دنیا بیاد. دوستت دارم مامانی ...
نویسنده :
مامان مریم
12:22